شعر موزیک زکی شمس آبادی به نام بدجور

از دور صدای پات میاد دلم‌ میره
چشام بهت وصله دلم گیره
توکه میری نفسه من میره هوا دلگیره
اره هرجور حساب میکنم عاشقت شدم بد جور
اسم منو تو بین عاشقا کم بود، فدا ی تو میشم
انقدر داری حسود اره نداری کمبود
جلو چشات تسلیم میشم
حتی تو بخوای دستگیر میشم
اصلا تو فقط منو حبس کن
من شدم خرابه لبخندت
حتی بدوان نمیرسن بت
جلو تر از همه آی بس کن
دست همرو بستی از پشت با همه فرق داری
از طرف من به عاشقات بگو خیلی وقته سره کارین
تنهایی بی تو جایی نمیرم عاشقتم اره میدونی
همه جوره پات میمونه دلم توام بگو پام بمونی
جلو چشات تسلیم میشم
حتی تو بخوای دستگیر میشم
اصلا تو فقط منو حبس کن
من شدم خرابه لبخندت
حتی بدوان نمیرسن بت
جلو تر از همه آی بس کن